پادشاه

۱۲۰۰۰۰ ریال نشر نی ۱۷۵ صفحه ۱۳۹۳ شومیز رقعی         نویسنده : دونالد بارتلمی
ترجمه : مزدک بلوری

دونالد بارتلمی از نویسندگان برجستهٔ قرن بیستم در حوزهٔ داستان کوتاه و رمان تجربی است. او در هفتم آوریل ۱۹۳۱ در فیلادلفیای امریکا متولد شد. در سال ۱۹۳۲ همراه خانواده به تگزاس رفت و در آنجا بزرگ شد. در ابتدای دههٔ ۱۹۵۰ وارد دانشگاه هیوستون می‌شود و به تحصیل دروس روزنامه‌نگاری، ادبیات، نویسندگی خلاق و فلسفه می‌پردازد. در روزنامهٔ کوگار و بعدها هیوستون پست به عنوان خبرنگار مشغول به کار می‌شود و پس از تأسیس نشریهٔ میان‌رشته‌ای فورم، سردبیری آن را برعهده می‌گیرد. بارتلمی در سال ۱۹۶۴ اولین مجموعه داستان خود را با عنوان برگرد، دکتری کالیگری منتشر کرد و از آن پس به مدت سه دهه از پیشگامان ادبیات معاصر امریکا بود. او در سال ۱۹۸۳ به هیوستون رفت و استاد تمام وقت دانشگاه این شهر شد. بارتلمی برندهٔ جوایز ادبی متعددی شد: بورس گوگنهایم در سال ۱۹۶۶، جایزهٔ بهترین کتاب سال مجلهٔ تایم در سال ۱۹۷۱ برای کتاب زندگی شهری، جایزهٔ کتاب ملی در حوزهٔ ادبیات کودک در سال ۱۹۷۲ برای کتاب ماشین آتش‌نشانی کمی عجیب‌وغریب، جایزهٔ مورتون داون زیبل در سال ۱۹۷۲، جایزهٔ جسی اچ. جونز در سال ۱۹۷۶ برای رمان پدر مرده، و در سال ۱۹۸۲ نیز نامزد دریافت جایزهٔ محفل منتقدان کتاب ملی، جایزهٔ ادبی فاکنر در حوزهٔ داستان و جایزهٔ کتاب لس‌آنجلس تامیز برای کتاب شصت داستان شد. او در ۲۳ جولای سال ۱۹۸۹ به علت ابتلا به بیماری سرطان در هیوستون درگذشت.

دونالد بارتلمی در رمان پادشاه، که بازگویی افسانه آرتور است، شوالیه‌های سلحشور میزگرد را به اوج بی‌رحمی‌های جنگ جهانی دوم می‌آورد. آرتور شاه انگلستان است و وینستون چرچیل نخست‌وزیر او. دانکرک سقوط کرده است، اروپا در آستانه‌ی از هم پاشیدن است، ازرا پاوند و لرد هوهو امواج رادیویی را مسموم می‌کنند، موردرد به آلمان نازی گریخته است و شاه آرتور و شوالیه‌های ستایش‌آمیز، در کنار سایر قوای متفقین، سخت مشغول نبرد با نازی‌ها هستند. «جام مقدس» در این روایت به‌صورت بمب اتم ظاهر می‌شود ـ «ابرسلاحی که با آن می‌توانیم دشمن را گوشمالی دهیم و چوب لای چرخش بگذاریم» ـ و شوالیه‌ها باید تصمیم بگیرند که یا از شیوه‌ی دلاورانه‌ی خود پیروی کنند یا نوعی شقاوت مدرن را برگزینند. نویسنده با به‌کارگیری زیرکانه و خنده‌اور زمان‌پریشی نشان می‌دهد که جنگ در نمایش شقاوت و پوچی انسانی نقشی کلیدی دارد. اما آرتور در تصمیم به روی‌گرداندن از قدرت جام،‌ بی‌میلی خود را به پیش‌رفتن در این راه اعلام می‌کند: «این شیوه‌ی جنگیدن ما نیست. جوهر حرفه‌ی ما رفتار درست است و این جام مقدس دروغین سلاح شوالیه‌ها نیست.»