شرح جامع مثنوي معنوي ( استاد کریم زمانی )؛ هفت جلدی
نويسنده: مولانا جلاالدين محمد بلخي(مولوي) – كريم زماني
ناشر: اطلاعات
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: ۷۷۵۸
اندازه كتاب: وزیری جلد سخت ۲۸۰۰۰۰۰ریال
کتاب فوق ؛ شرحى است به زبان ساده و گويا و مفيد بر تمامى ابيات شش دفترمثنوى معنوى مولانا جلالالدين محمدبلخى. در اين شرح، همه واژهها و اصطلاحات عرفانى وفلسفى و علمى و آيات قرآنى و احاديث و ضربالمثلهايى كه درمطاوى ابيات آمده با بيانى روشن مورد شرح قرار گرفته و نهايتاًنتيجهگيرى حكايات و تمثيلها نيز بيان شده است. جلد هفتم راهنماى استفاده از شش مجلد شرح است. فارسی گو که جمله دریابند مولانا کتاب مثنوی معنوی را با بیت «بشنو از نی چون حکایت میکند /از جداییها شکایت میکند» آغاز مینماید. در مقدمه عربی مثنوی معنوی نیز که نوشته خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود ((به عربی: «هذا كتابً المثنوي، وهو اصولُ اصولِ اصولِ الدين»)). مثنوی معنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از ۵۰ سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی نه از آن رو که از آثار قدیم ادبیات فارسی است؛ بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی. او خود گفتهاست: «مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.» بنابراین، عرفان مولانا صرفاً عرفان تفسیر نیست بلکه عرفان تغییر است. اگر بخواهیم مجموعه عظیم و پربار بیست و شش هزار بیتی مثنوی معنوی را کوتاه و خلاصه کنیم، به هجده بیتی میرسیم که سرآغاز دفتر اول مولاناست و به «نی نامه» شهرت یافتهاست. گرچه آغاز مثنوی مولانا (نی نامه) با دیگر آثار نثر و نظم فارسی تفاوت دارد اما روح نیایش و توجه به حق، در تار و پود آن نهفتهاست…جلالالدین محمد بلخی در ۶ ربیعالاول (برابر با ۱۵ مهرماه) سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطانالعلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود و نسبت خرقه او به احمد غزالی میپیوست. وی در عرفان و سلوک سابقهای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی میدانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی، پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت کردند.از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت. سلطانالعلما احتمالاً در سال ۶۱۰ هجری قمری، همزمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچید و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد. روایت شدهاست که در مسیر سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و عطار، مولانا را ستود و کتاب اسرارنامه را به او هدیه داد.وی به قصد حج، به بغداد و سپس مکه و پس از انجام مناسک حج به شام رفت و تا اواخر عمر آنجا بود و علاءالدین کیقباد پیکی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد. مولانا در نوزده سالگی با گوهر خاتون ازدواج کرد. سلطانالعلما در حدود سال ۶۲۸ هجری قمری جان سپرد و در همان قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا جلالالدین ۲۴ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند. …شاعر پارسیگوی مولانا، در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود بود و مریدان و مردم از وجودش بهرهمند بودند تا اینکه شمسالدین محمد بن ملک داد تبریزی روز شنبه ۲۶ جمادیالثانی ۶۴۲ نزد مولانا رفت و مولانا شیفته او شد. در این ملاقات کوتاه وی دوره پرشوری را آغاز کرد. در این ۳۰ سال مولانا آثاری برجای گذاشت که از عالیترین نتایج اندیشه بشری است. و مولانا حال خود را چنین وصف میکند: زاهد بودم ترانه گویم کردی مولانا، پس از مدتها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ هجری قمری درگذشت. |
كتاب هايي در اين زمينه | ||||
|
|