سگسالي
نويسنده: بلقيس سليماني
ناشر: زاوش
سال نشر: ۱۳۹۲ (چاپ ۱)
قيمت: ۷۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۱۴۲ صفحه
شابك: ۹۷۸-۶۰۰-۶۸۴۶-۴۷-۷
داستان با اين جملات آغاز ميشود:
“حالا همهي سگهاي آبادي با هم پارس ميكردند. همين چند لحظهي پيش بود كه سگهاي كنكيل جواب عوعوي كشدار سگهاي قلعه را دادند. صداي جيغ مرغ و خروسها را كه شنيد، فهميد اين پارس براي تاراندن روباه يا شغالي بوده كه به يكي از مرغدانيهاي قلعه زده.
مرغداني مشتيرسول، عليدراز، كنيزحسين، محموداياز، كدامشان؟ تپههاي سنگي و خانههاي گلي صداي هياهوي مرد و زني را از دوردست شنيدند “بگيرش پدرسگ”. اگر مادرش هم بود همين را ميگفت.
گرگو پشت ديوار هلسكهلسك ميكرد. اگر چيز بهدردبخوري داشت حتم برايش ميانداخت، نداشت. آخرين لقمهي تافتون بياتشدهاش را همين جا، پشت ديوار، دو ساعت پيش خورده بود. همان وقتي كه سگهاي آبادي يكريز پارس ميكردند و گرگو بين واقواقهاي پراكندهاش، هلسكهلسكي التماسآميز ميكرد. دادالله چندباري چخهچخه كرده بود و يكبار هم گفته بود كپهي مرگت را بذار پدرسگ. خروس لنگدراز چندباري قوقوليقوقوهاي نيمهكاره، خفه و پريشان سر داده بود. حتي الاغشان هم يكي دوباري عرعر كرده بود …”