اینترنت با مغز ما چه میکند (تجربه و هنر زندگی ۱۸)
نویسنده: نیکلاس کار
مترجم: محمود حبیبی
ناشر: گمان
قیمت: ۲۱۰,۰۰۰ریال
مجموعهی «تجربه و هنر زندگی» تلاشی است برای آشنایی انسان بر زوایای تاریک و پیچیدگیهای مسائل زندگیاش و نیز دعوت از وی برای تفکر بیشتر و یافتن راهحلهای مخصوص به خود در مورد مسائل زندگی با استفاده از تجربه دیگران.
این مجموعه توسط گروهی از مترجمان به سرپرستی خشایار دیهیمی منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
خشایار دیهیمی در بخشی از مقدمه نسبتا بلند خود بر این مجموعه مینویسد: با اینکه کتابهای این مجموعه فلسفی هستند اما چون فلسفی به معنای خاصی هستند، در عنوان مجموعه به جای لفظ «فلسفه» از «هنر زندگی» استفاده شده است. مجموعه هنر زندگی همچنانکه از عنوان آن هم بر میآید به دو دسته کتاب تقسیم میشود؛ کتابهای نظری «هنر زندگی» و زندگینامهها، زندگینامههای شخصی، یادداشتهای پراکنده و خاطراتی که صرفاً تجربه زندگی هستند.
دیهیمی همچنین در بخش دیگری از مقدمه این مجموعه تصریح داشته است: اینها (موضوعات آثار این مجموعه) مسائلی است که تقریباً همه فیلسوفان هنر، دغدغهاش را دارند: معنای زندگی، خوشبختی، نوعدوستی، سرشت بشر، فضیلت، مبانی ارزشها، شخصیت، همزیستی مسالمتآمیز، ترس، درد، بیمای، ملال و …
«آیا اینترنت ما را احمق میکند؟» پرسشی که نیکلاس کار مطرح کرد، تلنگری بود برای آغاز یکی از مهمترین بحثهای دوران ما: وقتی که داریم از مواهب اینترنت لذت میبریم، آیا در واقع داریم تواناییمان را برای خواندن و تفکر عمیق فدا میکنیم؟
نیکلاس کار، در این کتاب با تکیه بر دامنهٔ وسیعی از مطالعات تاریخی و علمی تلاش می¬کند تا تاثیرات شناختی اینترنت را بر ذهن انسان بکاود و پیامدهای فکری و فرهنگی آن را برایمان روشنتر کند.
او توصیف میکند که چگونه تفکر انسان طی قرنها از طریق «ابزارهای ذهن» شکل گرفته است: از الفبا گرفته تا نقشهها، نشریات چاپی، ساعت و کامپیوتر و چطور هر کدام از اینها بر شیوهٔ ادارک ما از جهان تاثیر گذاشتهاند. او سپس با شرحی جالب توجه از کشفیات جدید در علم عصبشناسی نشان میدهد که مغز ما در واکنش به تجربههایمان تغییر میکند. یعنی فناوریهایی که ما برای یافتن، ذخیره و اشتراک اطلاعات استفاده میکنیم مسیرهای عصبی مغز ما را تغییر میدهند.
نیکلاس کار به کمک بینشهای متفکرانی از افلاطون گرفته تا مک لوهان، این اندیشه را مطرح میکند که هر نوع فناوری اطلاعات، اصول خاص خودش را دارد یعنی مجموعه ای از پیش فرضها دربارهٔ ماهیت دانش و هوشمندی. او شرح میدهد که چطور کتابهای چاپی به تمرکز و توجه بیشتر ما کمک کردند و موجب رشد تفکر عمیق و خلاق شدند. اما اینترنت، برعکس، ما را عادت داده است که لقمههای کوچک اطلاعات را بهسرعت و بدون تمرکز و توجه از منابع متعدد گردآوری کنیم
.
اصول اینترنت همان اصول صاحبان صنایع است: سرعت و کارایی، بهره وری در تولید و مصرف. ما روز به روز مهارتمان در نگاه اجمالی به مطالب و مرور سریع اطلاعات بیشتر میشود اما آنچه از دست میدهیم تواناییمان برای تمرکز، تفکر و تامل است.
در جهان امروز که فناوری اطلاعات با سرعتی خیره کننده به پیش میتازد و