آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند
عنوان: | آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند |
ناشر: | انتشارات بهنگار |
نویسنده: | انیس مارتن لوگان |
مترجم: | ابوالفضل اللهدادی |
نوبت چاپ: | اول |
تاریخ انتشار: | ۱۳۹۵ |
نوع جلد و قطع: | شومیز – رقعی |
تعداد صفحات: | ۲۰۷ |
قیمت ۱۵۰۰۰ ریال آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند» داستان زنی است که از اتفاقات ناخوشایند و نشیبهای زندگیاش به سمت زندگی و روال عادی آن حرکت میکند. «دایان » در حادثهای تلخ، دختر و شوهرش را از دست میدهد و کتاب نیز با بزرگترین و هولناکترین فاجعهی زندگی او آغاز میشود. او بعد از این حادثه زندگی را برای خودش تمام شده میداند؛ از هر فکر و کاری دوری میکند و حتی قادر نیست ابعاد این درد را در خودش کامل کرده و از آن عبور کند. در ملامتها و بیچارگی مطلق ، زنی دست و پا بسته است که هیچ حادثهای در او رسوخ نمیکند جز یادآوری گذشته و زندگی از دسترفته.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
وقتی درِ ورودی باز شد، روی کاناپه غلت میزدم و به حلقههای دود سیگارم خیره شده بودم. فلیکس برای اینکه بیاید خانهی من، دیگر منتظر دعوتم نمیشد. بدون اینکه تقریباً خبری بدهد، وارد خانه میشد. هر روز هم میآمد پیش من. بزرگترین اشتباهم این بود که کلیدهای خانه را به او دادم. به آشپزخانه رفتم و برای خودم قهوه ریختم اما وقتی برگشتم هیچچیز از جایش تکان نخورده بود. زیرسیگاریها هنوز پُر بودند و فنجانهای خالی، ظروف یک بار مصرفِ غذا و بطریها همچنان روی میز کوچکِ جلوی کاناپهها صف کشیده بودند. فلیکس نشسته بود، پاهایش را روی هم انداخته و به من خیره شده بود.